جمعه ۱۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۷
پاسخ بهار به انتقادات سیدضیاءالدین طباطبایی از عملکرد حزب دمکرات ایران

«تاریخچه سه‌سال و نیمه ما و جنگ (1914 ـ 1917)؛ روس، انگلیس؛ آلمان، عثمانی و ایران» نوشته ملک‌الشعراء بهار به کوشش کاوه بیات از سوی انتشارات شیرازه کتاب ما منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب «تاریخچه سه‌سال و نیمه ما و جنگ (1914 ـ 1917)؛ روس، انگلیس؛ آلمان، عثمانی و ایران» که ملک‌الشعراء بهار از آن به عنوان تاریخی یاد می‌کند که از «روی اسناد و مدارک رسمی و کتاب سبز دولت یاران در قضایای سه سال و نیمه جنگ یعنی تا سال 1918 نوشته و در روزنامه «بهار» همان سال چاپ شده است»، حاصل یک جدل قلمی بین سیدضیاءالدین طباطبایی نگارنده روزنامه «رعد» و ملک‌الشعراء بهار بود؛ تاریخچه‌ای که ملک‌الشعراء امیدوار بود آنها به انضمام مجموع یادداشت‌های دیگر در «موقع فرصت به طبع ..... [رسد تا] .... از روی آن اسناد معلوم [شود] که انقلابات ایران زیر سر دولت تزاری است.»

کتاب «تاریخچه سه‌سال و نیمه ما و جنگ (1914 ـ 1917)؛ روس، انگلیس؛ آلمان، عثمانی و ایران» در واقع مجموعه مقالاتی است که ملک‌الشعراء بهار در زمستان سال 1296 شمسی در پاسخ به انتقادات سیدضیاءالدین طباطبایی از عملکرد حزب دمکرات ایران در مراحل نخست جنگ اول جهانی در روزنامه «نوبهار» منتشر کرد. متن کامل این مقالات که مانند دیگر نوشته‌های ملک‌الشعراء در باب تحولات سیاسی ایران معاصر ارزش تاریخی یگانه‌ای دارد، به انضمام آن بخش از مقالات سیدضیاءالدین طباطبایی که به این تبادل آراء میدان داد، در این مجموعه تجدید چاپ شده است.

در واقع بخش مهمی از اسناد و گزارش‌هایی که در سلسله مقالات «تاریخچه سه‌سال و نیمه ما و جنگ» ارائه شده‌اند، همان اسناد و گزارش‌هایی است که اندک زمانی بعد به صورت کتاب بی‌طرفی در تهران منتشر شدند. در کنار این اسناد، ملک‌الشعراء هرازگاهی به گزارش‌هایی چند از مقامات بریتانیایی استناد کرده که جز یک مورد که به نظر می‌آید از کتاب «کشف تلبیس» نقل شده، مآخذ مابقی اکنون روشن نیست.



ملک‌الشعراء که در مقام وکیل دوره سوم مجلس شورای ملی و هوادار حزب دموکرات و مدیر نوبهار در متن اصلی تحرکات سیاسی این دوره قرار داشت، در تدوین این مجموعه به تجارب دست اول خود تکیه دارد و همچنین نقل مجدد بخش‌هایی از مقاله‌هایش در نوبهار مقارن با تحولات مورد بحث . مقالات تاریخی رعد در نقد عملکرد رهبران سیاسی ایران در مراحل نخست جنگ اول جهانی که به نظر به اهمیت بحث در بخش پیوست‌های کتاب بازچاپ می‌شوند، نوشته شده است.

پاسخ نوبهار به این مطالب، به‌ویژه بخش‌های پایانی سلسله مقالات تاریخچه سه سال و نیمه ما و جنگ که به اصل بحث استیضاح کابینه عین‌الدوله در اواسط شعبان 1333 مربوط می‌شود، از چند جهت اهمیت دارند؛ در کنار ارزش «تاریخی» آن‌ها از نقطه نظر ثبت و ضبط جونبی چند از یک واقعه مهم و ارائه گزارشی از تحولات کشور در مراحل نخست جنگ‌ اول جهانی، شاید مهمترین ویژگی آن را بتوان سعی و تلاشی دانست در نقد و ارزیابی یک تجربه سیاسی و طرح این پرسش که آیا در آن بحبوحه امکان اتحاد سیاسی متفاوت از آنچه اتخاذ شد وجود داشت یا خیر؟

ملک‌الشعراء بهار که اصولا با طرح و بحث هر گونه انتقادی مخالف بود در مجموع به سیر اجتناب‌ناپذیر وقایع اعتقاد داشت و این‌که اصولا قدرت انتخابی هم در کار نبود؛ شد آنچه می‌بایست بشود و چاره‌ای هم نبود. مخالفت بهار با طرح و بحث هر گونه مضمون انتقادی بر این سنت سیاسی ریشه‌دار استوار بود که با توجه به شرایط حساس دقت و ضرورت یگانگی و وحدت عمومی طرح مباحث مناقشه‌آمیز، مضر و بی‌حاصل است.

اوایل زمستان سال 1336 ه.ق زمان بروز این جدال قلمی یکی از ادوار بحرانی تاریخ معاصر ایران نبود. پیشامد انقلاب 1917 روسیه و درهم‌شکستن چیرگی خفقان‌بار روسیه تزاری بر ایران این امید را در دل ایرانیان به وجود آورد که شاید بتوان از فرصت بهره برد و موجبات اعاده استقلال ازدست‌رفته را فراهم آورد؛ اما با وجود عقب‌نشینی قوای روسیه از ایران و ناکارشدن یک بدخواه اساسی، اصل جنگ و رویارویی دیگر قدرت‌های برجای‌مانده طرفین، آلمان و عثمانی در آن سو و بریتانیا در این‌سو کماکان ادامه داشت و همان عواملی که در آغاز جنگ بی‌اعتنا به خواسته‌های ایرانیان، ایران را صحنه کارزار ساختند، هنوز در کار بود و ایران همچنان عرصه تاخت‌وتاز طرفین باقی ماند. آلمان و عثمانی سرمست از فروپاشی روسیه و گشوده شدن دست آنها در ایران و قفقاز و بین‌النهرین و بریتانیا با نگرانی از این پیش‌آمد، مترصد پرکردن جای خالی روسیه و هر دو طرف همچنان بی‌توجه به خواسته‌های ایرانیان.

مقالات تاریخی «رعد» در نقد عملکرد رهبران سیاسی ایران در مراحل نخست جنگ اول جهانی که نظر به اهمیت بحث در بخش پیوست‌های این کتاب بازچاپ‌ می‌شوند، نوشته شده است. پاسخ «نوبهار» به این مطالب به ویژه بخش‌های پایانی سلسله مقالات که به اصل بحث استیضاح کابینه عین‌الدوله در اواسط شعبان 1333 مربوط می‌شود، از چند جهت اهمیت دارند؛ در کنار ارزش تاریخی آنها، از نقطه نظر ثبت و ضبط جوانبی چند از یک واقعه مهم و ارائه گزارشی از تحولات کشور در مراحل نخست جنگ اول جهانی، شاید مهم‌ترین ویژگی آن را بتوان سعی و تلاشی دانست در نقد و ارزیابی یک تجربه سیاسی و طرح این پرسش که آیا در آن بحبوحه امکان اتحاد سیاسی متفاوت از آنچه اتخاذ شد، وجود داشت یا خیر؟

«رعد» بر آن بود که می‌شد سیاست دیگری در پیش گرفت. وی حتی در تأکید بر مسیر بودن انتخاب گزینه‌ای دیگر از مذاکرات خود با مستوفی‌الممالک یاد می‌کند و در ادامه متن معاهده‌ای را می‌آورد که در همان موقع نوشته و پیشنهاد کرده بود که مبنای مذاکره با روس و انگلیس قرار گیرد؛ پیشنهادی که به نظر می‌آید مورد توجه مستوفی‌الممالک قرار گرفته بود و لااقل در باب پاره‌ای از مفاد آن، با نمایندگان روسیه و بریتانیا مذاکراتی آغاز شد.

ملک‌الشعراء که اصولاً با طرح و بحث هرگونه انتقادی مخالف بود، در مجموع به سیر اجتناب‌ناپذیر وقایع اعتقاد داشت و انیکه اصولاً قدرت انتخابی هم در کار نبود؛ شد آنچه می‌بایست بشود و چاره‌ای هم نبود. مخالفت بهار با طرح و بحث هرگونه مضمون انتقادی بر این سنت سیاسی ریشه‌دار استوار بود که با توجه به شرایط حساس وقت و ضرورت یگانگی و وحدت عمومی طرح مباحث مناقشه‌آمیز، مضر و بی‌حاصل است.

«تاریخچه سه‌سال و نیمه ما و جنگ (1914 ـ 1917)؛ روس، انگلیس؛ آلمان، عثمانی و ایران» نوشته ملک‌الشعراء بهار به کوشش کاوه بیات در 306 صفحه، شمارگان 770 نسخه و بهای 45 هزار تومان از سوی انتشارات شیرازه کتاب ما منتشر شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها