سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۹
«برادر»، داستان ناکامی‌ها، خاطرات و تجارب

رمان «برادر» اثر امیرنصرآزادانی طی روزهای گذشته منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «برادر» اولین اثر انتشار یافته امیرنصرآزادانی، رمانی کوتاه و در عین حال عمیق است که در قالب داستان به موضوعات متنوع انسانی و اجتماعی می‌پردازد. داستان از خانه‌ای ماتم‌زده در مرکزشهر تهران آغاز می‌شود و خواننده در ادامه با ابتکار نویسنده فضا و زمانی دیگر را نیز تجربه می‌کند.

زاویه دید داستان راوی اول شخص است و روایتگر تفکرات خواهری است که سعی دارد با خودگویی‌های درونی بر بالین برادر بیمارش، پاسخی برای سوال‌های ذهن کنجکاو و رنجور خود بیابد.

سبک داستان‌نویسی این رمان جریان سیال ذهن است و با پرش‌های زمانی که به گذشته و حال دارد، بسیاری از ناکامی‌ها، خاطرات و تجارب راوی (سارا) با مخاطب به اشتراک گذاشته می‌شود.

اگرچه راوی یک زن و نویسنده مرد است ولی به عنوان یک انسان‌شناس به خوبی از عهده‌ بازگو کردن عواطف و احساسات جنس مخالفش برآمده و حتی گاهی در قامت یک فمینیست تمام عیار ظاهر می‌شود. به طوری که اگر نامش از جلد کتاب برداشته شود نمی‌توان حدس زد که نویسنده یک مرد است.

در گذار از افکار این دختر سرگشته بسیاری از مسائل اجتماعی روز و سبک زندگی جامعه ایرانی بازگو می‌شود، اما نویسنده‌ «برادر» به بازگو کردن این مسائل و تناقضات ذهنی یک جوان کنجکاو در قالب ژانر روانشناسی بسنده نمی‌کند. او پا را فراتر می‌گذارد تا دست به آفرینش لایه‌های عمیق‌تری برای مخاطبان ریزبین بزند. از این روست که داستان برای مخاطبانی که به مسائل فلسفی و متافیزیکی نیزعلاقه‌مند هستند، جذابیت پیدا می‌کند.

البته این مسائل بسیار روان و کنایه‌آمیز مطرح می‌شوند. در هیچ سطری از این کتاب به جملاتی گیج کننده و پیچیده برخورد نخواهید کرد و خواننده هیچگاه از فضای داستان دور نمی‌شود. همچنین با وجود قلم روان و جملات شیوا که با دقت زیادی انتخاب شده‌اند در کنار تعلیق قوی در داستان، خواننده‌ از مطالعه کتاب خسته نمی‌شود.

رمان «برادر» از آن دست کتاب‌هاست که ژانر آن به فراخور درکی که از داستان برای هر شخص به دست می‌آید مشخص می‌شود، بنابراین ممکن است در این مورد اتفاق نظر در بین خوانندگان مختلف وجود نداشته باشد. اما فارغ از ژانری که اثر در آن دسته‌بندی می‌شود یک نکته واضح است: نویسنده این کتاب فقط برای سرگرم کردن خواننده دست به قلم نبرده است و در هرکجای داستان که امکانش برایش فراهم شده است تلنگری به مخاطب هوشیار زده است تا او را ترغیب به تفکر در موضوعات پیرامونش کند.
 
در قسمتی از کتاب «برادر» می‌خوانید:
«گاهی وقت‌ها به این فکر می‌کنم که من از لحاظ رفتاری و روحی بیشتر شبیه کدام‌شان هستم؟ پدرم یا مادرم؟
راستش در کل دوست دارم ذهنم را به این سمت هدایت کنم که بیشتر شبیه پدرم هستم. هرچند دوست و فامیل و همسایه‌ها همیشه نظری خلاف این دارند و می‌گویند: «سارا با طاهره خانم مو نمی‌زنه» البته ناگفته نماند یک «ماشالله» هم اضافه می‌کنند و از چشم‌های درشت و ابروهای مشکی من هم تعریف می‌کنند، که خُب، واقعا خیلی شبیه مادرم هست. ولی آنها به کلی نکته‌های دیگر را نادیده می‌گیرند. عادت کرده‌اند همه چیز را سطحی ببینند و سریع هم اظهار نظر کنند. شاید نظرشان را به رویت نیاورند ولی امکان ندارد تصویری از تو در ذهنشان نسازند. تصویری که با تفکرات خودشان جور است نه با چیزی که تو واقعا هستی. خلاصه اگر نتوانند قضاوتت کنند حالشان خراب می‌شود.»
 
رمان «برادر» که با دریافت مجوز رسمی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به صورت الکترونیکی منتشر شده است، تنها از اپلیکیشن و وب سایت «کتابراه» برای مدت محدود به صورت رایگان قابل دریافت است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها