سياست و مخاطرات مذهب راديكال، نفت و استقراض در قرن بيستو يكم در كتابي با عنوان «تئوكراسي آمريكايي» نوشته كوين فيليپس و ترجمه شهريار خواجيان منتشر شد./
گرايش اول بر موقعيت ممتاز آمريكا به مثابه يك «سرزمين موعود» كه ميتواند به عنوان يك الگو به تمام بشريت خدمت كند، تاكيد دارد. از اين ديدگاه «شهر درخشان بالاي تپه» اگر با جهان خارج در تماس باشد، آلوده ميشود.
گرايش دوم، آمريكا را يك نيرو براي «بهتر كردن» جهان ميداند؛ يك «دولت صليبي» با ماموريت اشاعه دموكراسي، آزادي و حقوق بشر در سرزمينهايي كه از خوشبختي كمتري بهره بردهاند.
اگر در حال حاضر نيز يك قدرت ضد دموكراتيك ديگر، مناطقي از جهان را تحت تسلط خويش در آورد، آمريكا دوباره مداخله خواهد كرد. سياستهاي آمريكا در طول دههها تغيير كرده اما موضع استراتژيك اساسي آمريكا از 1823 تاكنون تغييري به خود نديدهاست. اين استراتژي كلان در وهله اول از آزاديهاي داخلي محافظت ميكند و در وهله دوم، به دنبال جلوگيري از خشونت و محافظت از دوستاني است كه ملتهايشان را مدرنيزه كردهاند.
كتاب «تئوكراسي آمريكايي» تأليف كوين فيليپس هم به جمعبندي تغييرات مهمي كه در سياستگذاريهاي داخلي و خارجي كشور آمريكا صورت گرفته، پرداخته است.
در اين نوشتار تغييراتي كه مردم آمريكا تازه به درك آن رسيدهاند، يعني قابليت سياسي جديد مذهب و نقش آن در توجيه كاربرد نيروي نظامي در سرزمينهاي مقدس خاورميانه، تبيين شدهاست.
نويسنده اين اثر در صدد نشان دادن اين مطلب است كه همه قدرتهاي سلطهگر جهاني، از رم باستان تا امپراتوري بريتانيا، به دليل مشكلات مشتركي سقوط كردهاند. از ميان اين مسايل مشترك ميتوان مذهب افراطي، منابع كاهنده و بدهيهاي سريعا رو به افزايش را نام برد.
نومحافظهکاران آمریکا در حزب جمهوریخواه با تأکید بر رویکردهای امنیتی از هنگام به قدرت رسیدن جرج بوش در سال 2000 تلاش بیوقفهای را برای اجرای ایدههای ناتمام خود آغاز کردند. این تفکرات که در اوائل دهه 1990 طراحی شد، گسترش نفوذ ایالات متحده آمریکا در جهان و حذف دشمنان از طریق بهرهگیری از تمامي ابزارهای ممکن در راستای تکقطبی شدن جهان به رهبری آمریکا را در پي داشت. از همینرو، دولت بوش در نخستین ماههای ریاست جمهوری خود از معاهده موشکهای ضد بالستیک(ABM) خارج شد و از تصویب قرارداد کیوتو خودداری کرد.
حادثه 11 سپتامبر 2001 فصل جدیدی در سیاستهای داخلی و خارجی دولت بوش گشود. این حادثه اعتبار و نفوذ سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا را در داخل و خارج از کشور زیر سؤال برد. تأثیرات این حادثه ابعادی تا آن اندازه وسیع داشت که با حمله ژاپن به جزیره «پرل هاربر» در جنگ دوم جهانی مقایسه شد؛ هر چند این جزیره در خارج از خاک اصلی آمریکا قرار داشت، اما پیامدهای حمله به آن شرایط جدیدی را در تحولات نظام بینالملل به وجود آورد. نومحافظهکاران پس از 11 سپتامبر از فرصت آمده برای تحقق اهداف خود با بزرگنمایی خطر تروریسم در سطح ملی به منظور افزایش محبوبیت و در سطح بینالمللی برای تثبیت رهبری بر جهان، بهرهبرداری کردند.
فيليپس احاطه خودرا بر تاريخ با تحليلي اثرگذار از سياست معاصر پيوند داده و با بررسي يكصد سال سياست خارجي و جنگ در خاورميانه نشان ميدهد كه چگونه همه آنها بازتابي از دلمشغولي آمريكا به نفت بودهاند. حمله به افغانستان و بعد از آن عراق، به منظور آرام کردن افکار عمومی مردم آمریکا، سرکوب تروریسم، اعاده حیثیت و اعتبار از دست رفته آمریکا و در حقیقت برای منحرف ساختن افکار عمومی مردم آمریکا به مسائل بیرونی طراحی شد. جنگ عراق نیز با رویکرد یکجانبهگرایی و بدون توجه به مجوز سازمان ملل متحد و نظرات متحدان منطقهای و اروپایی، به منظور امنیتی کردن جهان، تسلط بر خاورمیانه، منابع انرژی، حل و فصل بحران خاورمیانه و در نهایت تعریف جدید نظام بینالملل به رهبری آمریکا به اجرا درآمد.
انتشارات اختران كتاب «تئوكراسي آمريكايي» را در شمارگان 2000 نسخه، 624 صفحه و قيمت 88000 ريال به بازار كتاب عرضه كرده است.
نظر شما