سه‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۴
بیشتر اختلالات روان‌پزشکی موروثی هستند

کتاب «نوروژنتیک در اختلالات ذهن»، به مخاطب خود چگونگی یکپارچه‌سازی دانش تعامل ژن و محیط، نقش مطالعات حیوانی و اپی‌ژنتیک در کشف رمز مکانیسم‌های مولکولی و مسیرهای نورونی را نشان می‌دهد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، مطالعات نوروژنتیک در روان‌پزشکی به فهم عملکرد مغز، شکل‌گیری رفتارها و بروز آسیب‌شناسی اختلالات روان‌پزشکی کمک زیادی کرده است. هدف از این دسته مطالعات، یافتن علت اختلالات روان‌پزشکی، روشمند کردن و شخصی کردن درمان‌ها برای هر فرد و به عبارت دیگر، هدف نوروژنتیک در روان‌پزشکی، تبدیل اختلالات روان‌پزشکی به نظامی مبتنی بر علوم اعصاب است.
 
کتاب «نوروژنتیک در اختلالات ذهن» تألیف علی بزرگمهر و ستار نوروزی افق زیرنظر دکتر محمد قدیری وصفی؛ عضو هیأت علمی گروه روان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران، در هفت فصل «سلول»، «ژن و رفتار»، «تشخیص در روان‌پزشکی»، «ژنتیک جمعیت و اپیدمیولوژی ژنی در روان‌پزشکی»، «تجزیه و تحلیل پیوستگی ژنتیکی اختلالات روان‌پزشکی» و «کارکرد ژنوم» را مورد بررسی قرار می‌دهد.
 
به‌طور خلاصه مخاطب در این کتاب می‌تواند با چگونگی یکپارچه‌سازی دانش تعامل ژن و محیط، نقش مطالعات حیوانی و اپی‌ژنتیک در کشف رمز مکانیسم‌های مولکولی و مسیرهای نورونی آشنا شده و فهم بهتری از تعامل محیط با ژنوم به‌دست آورد و برونداد نهایی این مکانیسم پیچیده که به رفتار، ساختار مغز و روان‌-آسیب‌شناسی آن ختم می‌شود را مشاهده کند.


هنوز ژن خاصی برای اختلالات روان‌پزشکی معرفی نشده است
«نوروژنتیک با یکپارچه‌سازی علوم ژنتیک، علوم اعصاب، روان‌شناسی و روان‌پزشکی، سعی دارد تا چندشکلی‌های ژنتیک را به بیان پروتئین‌ها و یا کارکرد و ساختار مغز، کارکرد و ارتباطات درونی مغز و در نهایت رفتار و یا روان‌-آسیب‌شناسی مرتبط کند. بیشتر اختلالات روان‌پزشکی مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی و اوتیسم، موروثی می‌باشند و بودن یک عضو مبتلا در یک خانواده، عامل خطری برای دیگر اعضا محسوب می‌گردد. اگرچه هنوز هیچ ژن خاصی برای اختلالات روان‌پزشکی معرفی نشده است، ولی تاکنون چندین عامل خطر ژنتیکی و اندوفنوتیپی مطرح شده است. اندوفنوتیپ‌ها در میانه طیف از «ژن تا بیماری» قرار گرفته‌اند و مسیری برای شناسایی زیست‌شناسی بیماری‌های روان‌پزشکی محسوب می‌شود.»


ارتباط خطر عود بیماری با درجه خویشاوندی
«اگر عوامل ژنتیکی در انتقال بیماری نقش داشته باشند، پس احتمال ابتلای خویشاوندان فرد مبتلا باید بالاتر از افراد دیگر باشد. با این‌حال، خویشاوندانی که ژن‌های مشابهی دارند، معمولا محیط زندگی عمومی مشترکی نیز دارند و تجمع یک بیماری در یک خانواده، لزوما به معنی وجود مکانیسم‌های ژنتیکی برای انتقال بیماری نمی‌باشد؛ فرهنگ، محیط خانواده و حتی عوامل بیماری‌زا می‌توانند در ایجاد بیماری در افراد یک خانواده نقش داشته باشند. مطالعات خانواده‌ها برای اختلالات ذهنی و سایر اختلالات، معمولا با انتخاب فرد بیمار از مراکز درمانی آغاز می‌گردد. خویشاوندان در دسترس فرد مذکور نیز توسط ابزارهای مناسب مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. انتظار می‌رود خطر عود با افزایش درجه خویشاوندی با فرد مبتلا، افزایش یابد. نزدیک‌ترین افراد به یکدیگر از لحاظ خویشاوندی، دوقلوهای تک ‌تخمکی هستند (خویشاوندان درجه صفر) که از نظر ژنتیکی، 100 درصد با یکدیگر مشابه‌اند. خواهر و برادرهای تنی (ازجمله دوقلوهای دو تخمکی) و والدین و فرزندان آن‌ها، خویشاوندان درجه یک به حساب می‌آیند و تقریبا 50 درصد ماده ژنتیکی آن‌ها با یکدیگر مشابه می‌باشد.»
 
نخستین کتاب «نوروژنتیک در اختلالات ذهن» در 200 صفحه با شمارگان 2400 نسخه به بهای 31 هزار تومان از سوی انتشارات دانش‌پژوهان راهی بازار نشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها