شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۴۹
ورود اندیشه لوفور به ایران به دلیل تقاضای نهاد قدرت است

ایمان واقفی در مقدمه کتاب «آنری لوفور» می‌نویسد: آنچه ورود اندیشه لوفور به ایران را باعث شده و سرعت بخشیده، به‌نوعی تقاضای نهاد قدرت بوده است. میل فزاینده دم‌ودستگاه حکمرانی شهری به تولید و کنترل فضای شهری خود عاملی برای معرفی و ادغام همزمان لوفور بوده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «آنری لوفور» اولین کتاب از مجموعه فلسفه، سیاست و شهر که با همکاری موسسه فضا و دیالکتیک منتشر می‌شود، به بازخوانی آراء و اندیشه‌های لوفور در حوزه شهری و برنامه‌ریزی شهری پرداخته است.

از آغاز دهه ۹۰ شمسی آرا و آثار لوفور جسته‌وگریخته به فارسی برگردانده شده و مخاطب ایرانی به انبان نظری او ناخنکی زده است. اینجا و آنجا جلساتی با عنوان «حق بر شهر» برگزار می‌شود و نشریات از تولید فضا می‌نویسند. حقیقت آنکه این اقبال عمومی به لوفور متناظر است با تب لوفورشناسی در جامعه دانشگاهی غرب، البته با کمی تاخیر زمانی. اگرچه لوفور در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی جایگاهی رفیع در مرزهای فرانسه یافته بود اما آثار او چندین دهه از چشمان مخاطبان آنگولاساکسون پنهان مانده بود. این غفلت سه‌دهه‌‌ای اما دو دلیل داشت. نخست آنکه شاگرد قدرناشناسش مانوئل کاستلز نه تنها به آموزه‌های استاد وفادار نماند که در رساله‌اش ردی بلندبالا بر او نگاشت. کاستلز در جایی لوفور را متهم می‌کند که با ایستادن ورای جهان واقع، چیزی از آنچه در عمل بر روی زمین در حال وقوع است نمی‌داند. آثار کاستلز تا مدت‌ها قلب تپنده رویکردهای جدید در مطالعات شهری بود و از این رو نظریه لوفور با همان چوب نقد به حاشیه رانده شد.

البته ایمان واقفی در جستار «آنری لوفور: میل؛ مقاومت، میدان» دلیل دیگری را هم درباره چرایی این تاخیر مطرح می‌کند: آنکه لوفور نه‌تنها زبانی به‌غایت مغلق به‌کار می‌گرفت بلکه منطق اندیشه‌اش عمیقا با خطوط رسمی و غالب سر عناد داشت. بی‌جهت نیست که او را مارکسیست دیگرگون می‌خوانند. او نه فقط در زندگی سیاسی و اجتماعی‌اش که در جهان نظری‌اش نیز تن به هیچ سازمان و ساختاری نمی‌داد. حتی کسانی که او را پساساختارگرا می‌خواندند به چوب عتاب می‌نواخت. همین تن ندادن به جریان‌های غالب و نامتعارف بودن اندیشه‌هایش او را چندین دهه و تا آغاز دهه ۹۰ که مکتوبات او یکی پس از دیگری به انگلیسی ترجمه شد، از تیررس مخاطبان عمومی دور نگاه داشت.

اما به زعم واقفی آنچه ورود اندیشه لوفور به ایران را باعث شده و سرعت بخشیده، به‌نوعی تقاضای نهاد قدرت بوده است. میل فزاینده دم‌ودستگاه حکمرانی شهری به تولید و کنترل فضای شهری خود عاملی برای معرفی و ادغام همزمان لوفور بوده است. بی‌جهت نیست که بخش چشمگیری از تالیفات و ترجمه‌های لوفوری به نحوی از انحاء با حمایت و همکاری شهرداری به بازار آمده است. 

خود لوفور هم معتقد است دیگر نمی‌توان صرفا با اتکا به آموزه‌های مارکس وضعیت امروز را تبیین کرد. چراکه اگر در دوره صنعتی‌شدن استیلای سرمایه‌داران از خلال مدیریت کارخانه و به نظم درآوردن کارگران محقق می‌شد، در دوره شهری‌شدن کنترل و سامان‌بخشیدن به کلیت شهر است که می‌تواند قدرت را تحکیم بخشد. درواقع دیگر کلیت شهر به موضوعی برای تنظیم و اداره تبدیل شده است و نه تنها کارخانه!»

آن‌طور که واقفی می‌نویسد، در دوره شهری شدن سرمایه حکمرانان شهری هم‌وغم خود را صرف تولید شهر می‌کنند تا از این رهگذر بتوانند فضای کالبدی و نظام باوری خود را در آن ساری و جاری کنند. دیگر نه فقط کارگران که ساکنان شهر باید تحت انقیاد درآیند و این محقق نمی‌شد مگر به اتکای ساخت شکلی از زندگی.  از آنجایی هم که تولید شهر همانند تولید صنعت نیازمند آموختن علوم جدیده است، نهادهای قدرت نخستین گروه‌اند که به فراگیری این دانش مدرن اقدام می‌کنند. رونق گرفتن علوم شهری هم یعنی معماری، طراحی شهری، شهرسازی و برنامه‌ریزی شهری به استخدام حاکمان درمی‌آیند تا پدیده‌ای به نام شهر را برسازند و به نظم درآورند. 

به عبارت دیگر احتمالا این گفته‌های لوفور برای امروز ما بیش از هر زمان دیگری معنادار است که «فضا صرفا یک موضوع علمی نیست که عاری از طنین ایدئولوژیک و سیاسی باشد؛ فضا همیشه و همواره موضوعی سیاسی و استراتژیک بوده است. اگر می‌بیند امروزه عقلانیت انتزاعی چنان وانمود می‌کند که فضا تماما فرمی/ تهی‌ست که گویی نسبت به هرآنچه درونش رخ می‌دهد خنثی و بی‌تفاوت است، از آن روست که فضا پیشاپیش اشغال شده است... تولید فضا ابزاری‌ست در دست اشخاص و گروه‌هایی که فضا را از آن خود می‌کنند تا مدیریت و استفاده از آن را در ید قدرت خود نگه دارند.»

هرچند که علوم شهری از همان بدو تولد سودای «حل» مسائل شهری را در شهر می‌پروراند. بر این سیاق مطالعات شهری در مراحل نخستین رشد خود به‌عنوان ابزاری در خدمت حاکمان شهری درآمد تا به‌خیال خود با آن مسائل و مشکلات شهری را حل و فصل کند. 

در واقعیت هم می‌بینیم که هرچه فضاهای جمعی شهرمان کوچک‌وکوچک‌تر می‌شوند، برج‌ها سر به فلک می‌کشند و مال‌های بی‌انتها پرشمارتر می‌شوند، طبیعت دست‌نخورده اطرافمان عرصه جولان بساز و بفروش‌ها می‌شود. 

سرفصل‌های کتاب عبارتند از: لوفور و ماتریالیسم دیالکتیکی، دوازده تز درباره دیالکتیک و منطق، تاملی روش‌شناختی در آراء لوفور، آیا طبقه کارگر انقلابی است؟، بسوی فرافلسفه امر شهری، تاملی در نظریات متقدم لوفور، تبدیل شدن شهر به جهان: نانسی، لوفور و تصور جهانی ـ شهری.
 

کتاب «آنری لوفور» با تالیف و ترجمه ایمان واقفی، همن حاجی‌میرزایی، آیدین ترکمه و نریمان جهانزاد در ۱۲۸ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و به قیمت ۲۵۰۰۰ تومان از سوی انتشارات کتابکده کسری منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها