چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۸
ترجمه تازه‌ای از «سرگذشت ندیمه»

کتاب «سرگذشت ندیمه» به تازگی با ترجمه سیدحبیب گوهری‌راد از سوی نشر جمهوری منتشر شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «سرگذشت ندیمه» که برای نخستین بار در سال 1382 با ترجمه سهیل سمی و از سوی نشر ققنوس منتشر شده بود، به‌ تازگی و بعد از گذشت 16سال دوباره ترجمه و زیر خط چاپ رفته است. البته این کتاب یک بار دیگر هم در سال 97 با ترجمه منیژه ژیان منتشر شده بود.

در اشاره به داستان این کتاب باید گفت که به دنبال ترور رییس جمهور، انقلابی شکل می‌گیرد که تغییرات عظیمی را در ایالت ماساچوست ایجاد می‌کند. انقلاب‌ توسط مسیحیان انجام می‌شود و سردمداران جنبش، دولتی به نام «گیلاد» ایجاد می‌کنند. در این حکومت تازه تاسیس قانون اساسی منحل می‌شود و فردیت افراد -به‌خصوص زنان- هیچ اهمیتی ندارد. به دلیل فجایع زیست­ محیطی که در سرزمین گیلاد اتفاق افتاده است، بسیاری از افراد عقیم شده و قادر نیستند که فرزندی داشته باشند. حکومت اعتقاد دارد مسئله عقیم بودن مربوط به زنان است و امکان ندارد که مردان عقیم شوند. بنابراین زنان باروری را که ازدواج نکرده­‌اند و یا ازدواج آن­ها از نظر حکومت مورد قبول نیست، به عنوان ندیمه در اختیار خانواده­‌های تراز اول حکومت قرار می­‌دهند تا این خانواده­‌ها دارای فرزند شوند. سرگذشت ندیمه، سرگذشت زنی به نام جوون است که بعد از انقلاب گیلاد نامش به اٌفرد تغییر پیدا کرده و به عنوان ندیمه آموزش دیده است. او وارد یکی از خانواده‌های تراز اول حکومت شده تا به وظیفه خود که به دنیا آوردن فرزندی برای فرمانده است عمل کند. او قبل از انقلاب گیلاد، با همسر و دختر کوچکش زندگی می‌­کرده، و بعد از انقلاب گیلاد چون عنوان همسر دوم را داشته، ازدواجش باطل اعلام شده و دخترش را از او جدا کرده و او را که بارور بودنش ثابت شده بود، به عنوان ندیمه آموزش می­‌دهند. او ماجراهای روزانه و خاطرات قدیمی‌­اش را روایت می­‌کند، تا ما را با فضای خفقان‌­آور جمهوری گیلاد و زندگی به عنوان یک ندیمه آشنا کند.
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«شاید حسی که همه مردم به آن مردان دارند ترکیبی از حقارت و نفرت باشد. اما برای من نه. آنان مسافران زمان بودند و رفتند. به نظرم آنان شانس ماندن را نداشتند. شاید اگر لوک خوش‌شانس بودند، به این روز نمی‌افتادند. چشمم هم­چنان به لبخند خونی آن مرد است . مثل لاله­های سرخ باغچه می­ماند که هرچه به پایین کشیده می­شود، آرام­تر و زیباتر می­شود. سرخی­ها یکی هستند اما نه آن لاله سرخ، خونی است و نه آن مرد گل است. هرکدام در جای خودشان حقیقی هستند. و ما باید با وجود همین اشیای حقیقی در زندگی­مان آن­ها را برگزینیم و از کنارشان عبور کنیم.»
 
 
در معرفی مارگارت اتوود هم باید گفت که مارگارت اِلنور اتوود  متولد  18 نوامبر 1939،  شاعر، داستان‌نویس، منتقد ادبی، فعال سیاسی و فمینیست سرشناس کانادایی است. آتوود در شهر اتاوا در ایالت اونتاریوی کانادا دیده به جهان گشود. آتوود نوشتن نمایشنامه و سرودن شعر را در شش سالگی شروع کرد او در سال 1957 تحصیلاتش را در کالج ویکتوریای دانشگاه تورنتو را آغاز و اشعار و مقالاتش را در نشریه ادبی این کالج منتشر کرد. او در سال 1961 با مدرک لیسانس در رشته اصلی ادبیات انگلیسی و فلسفه و زبان فرانسوی به عنوان رشته‌های جنبی فارغ‌التحصیل شد. در سال 1969 مدرک ارشد خود را از کالج رادکلیف دریافت کرد و به مدت دو سال مطالعات دکترای خود را در دانشگاه هاروارد ادامه داد؛ آثار او ریشه در رئالیسم سنتی دارند و در نوشته‌هایش از زن به‌عنوان شخصیت اصلی استفاده می‌کند.

اتوود در داستان‌هایش واقعیت‌های اجتماعی را با تخیل و اسطوره‌شناسی و طنز همراه می‌کند. او در طول زندگی حرفه‌ای‌اش بیش از 55 جایزه ملی و بین‌المللی کسب کرده‌ است و درجات افتخاری متعددی از دانشگاه‌های مختلفی همچون دانشگاه آکسفورد و سوربن و کلمبیا دریافت کرده‌ است. او تاکنون بیش از 40 رمان، داستان کوتاه، داستان کودک و کتاب‌های غیرادبی منتشر کرده‌ است. ​از رمان‌های این نویسنده که به فارسی منتشر شده‌ است، می‌توان به «سرگذشت ندیمه»، «عروس فریبکار»، «گریس دیگر»، «اوریکس و کریک» و «چشم گربه» اشاره کرد.
 
کتاب «سرگذشت ندیمه»، اثر مارگارت اتوود با ترجمه سید حبیب گوهری‌راد در 192 صفحه،‌ شمارگان 1100 نسخه و به‌بهای 21 هزار تومان از سوی انتشارات جمهوری منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها