یکشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۴
​قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟

راضيه مهدي‌زاده در مجموعه داستان «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» روايتي ديگر از مهاجرت را در بستر داستاني خواندني به تصوير كشيده است.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)  «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» نوشته راضیه مهدی‌زاده به تازگي از نشر هيلا روانه بازار شده است. این مجموعه در برگيرنده ۱۴داستان كوتاه است.

بی‌مکانی و نداشتن قرار، موضوع اصلی این داستان‌هاست. یکی را برای یافتن شهری آرمانی به سقراط و خرابه‌های یونان می‌کشاند و دیگری را به کشتن مادربزرگ و فرستادنش به بهشت. یکی دیگر را به خانه‌ای در شهر نیویورک امید می‌دهد و آن یکی فکر می‌کند در چشم‌های مادرش چیزی تغییر کرده و باید از بوستون بلیط اتوبوس بگیرد و راهی شود تا نگاهی دوباره به مادر بیندازد. دیگری می‌گردد و مرده‌های کشور و سرزمینش را در مرزهای دور شهری دیگر زنده می‌کند و یکی دیگر در قطاری با یک سرباز آمریکایی رو در رو می‌شود و...
 
عناوین داستان‌هاي اين مجموعه به ترتیب عبارت‌اند از:«چشماتو ببند، بعدش بهشته»، «کافه‌های بی‌قرار قاره‌های دور»، «خانه نیستم، برگشتم تماس می‌گیرم»، «قم رو بیشتر دوست‌داری یا نیویورک؟»، «بوی کتلت در عید شکرگزاری»، «پوریا و پریا»، «چشم‌های مامی»، «زن در میدان زمان»، «راز بهار نارنج»، «رودخانه هادسون و ماهی‌های نورانی‌اش»، «قطار لرزان»، «دودنیایی‌ها»، «راز فارسی من و مام هالیما» و «بگو دلت هوای نان تازه کرده».
 
 بخشي از كتاب: «به اتاقم می‌روم. پیراهن کوتاه را درمی‌آورم و پیراهن بلند گلدار مادر را که انگار منشأ همه عطر کتلت است می‌پوشم. وارد آشپزخانه می‌شوم، سیب‌زمینی را رنده می‌کنم و یخ گوشت چرخ‌کرده را باز می‌کنم. نمک و فلفل و دو تخم‌مرغ به مواد اضافه می‌کنم و همش می‌زنم. مایه کتلت را در دستم گرد می‌کنم و داخل ماهیتابه می‌گذارم. با طلایی‌شدن سیب‌زمینی‌ها و صدای روغن داغ، مادر در من زنده می‌شود. بوی کتلت و خاطره‌های تا ابد آشنا و زنده در سلول‌های بدنم می‌پیچد. کتلت‌ها را که برمی‌گردانم، ادامه مادر می‌شوم، ادامه آن روزهایی می‌شوم که هیچ‌کس گم نشده بود، ادامه خانه‌ای می‌شوم که معنایش در کنار هم بودن بود. زیر گاز را کم می‌کنم تا کتلت‌ها آرام‌ آرام بپزند.
با پیراهن بلند و گلدار مادر که در تارو پودش بوی کتلت‌های سال‌های دور پیچیده است به سمت کفش‌ها می‌روم و کفش اسپرتم را از کنار کفش پاشنه بلند برمی‌دارم. موقع خارج شدن از خانه و بستن در، نگاهی به تمام اضلاع خانه و اتاق‌ها و دیوارها و پنجره‌ها می‌اندازم. در خانه را می‌بندم و به سمت درخت دوردست کنار درایچه می‌دوم.»

راضيه مهدي‌زاده، لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران و فوق لیسانس مطالعات سینمایی از دانشگاه هنر تهران گرفته است و دوره‌های نوشتن خلاقانه و آموزش‌های هنری مرتبط را در نيويورك می‌گذراند. مجموعه داستان كوتاه «موخوره» و «یک کیلو ماه» از اين نويسنده منتشر شده است.
 
کتاب «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟» اثر راضیه مهدی‌زاده در 150 صفحه با شمارگان 660 نسخه به بهای 15هزار تومان از سوی انتشارات هیلا راهی بازار کتاب شد.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 9
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 2
  • مهدی ۰۱:۴۴ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۵
    بدترین رمانی بود که تا بحال خوندم
    • ۲۰:۰۱ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۵
      چرته
    • ۰۳:۰۱ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۷
      البته مجموعه‌داستانه جناب دروغ‌گو
    • ۱۲:۰۰ - ۱۳۹۷/۱۲/۱۷
      قول میدهم تا امروز چیزی نخوندی که تفاوت رمان و مجموعه رو‌نمی‌دونی. بد سوتی دادی
    • شهنوش ۰۱:۳۳ - ۱۳۹۸/۱۲/۰۱
      نخوندی دیگه! چون مجموعه داستانه! دروغگو
  • محسن ۱۱:۳۷ - ۱۳۹۷/۱۲/۲۱
    من كتاب رو نخوندم ولی از قدیم گفتن مشت نشونه خرواره. متنی به این ضعیفی که نویسنده اول كار آورد اصلا نمیتونه خواننده تازه رو ترغیب به ادامه داستان كنه. نشسته كتلت یاد ما میده. برو همون آشپزیتو كن نمیخواد نویسندگی كنی.
    • ۱۳:۵۵ - ۱۳۹۷/۱۲/۲۱
      تو خوبی
    • شهنوش ۰۱:۳۳ - ۱۳۹۸/۱۲/۰۱
      این کتاب نامزد جایزه جلال شده! کمی کمتر حسادت کنید
  • هیلا ۰۱:۳۳ - ۱۳۹۸/۱۲/۰۱
    چرا به خاطر اسم یک کتاب، باید انقدر مسخره ش کنن؟؟؟؟

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها