چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۹:۱۲
عاشق شدن در صف خالکوبی

ماجراهای تکان دهنده و عاشقانه در رمان «خالکوب آشویتس» بر اساس مصاحبه‌هایی انجام شده است که با قربانیان و بازماندگان اردوگاه آشویتس انجام شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)با وجود داستان‌های زیادی که درباره اردوگاه آشویتس نوشته است، هدر موریس موفق می‌شود تا در رمان خالکوب آشویتس یکی از به یادماندنی‌ترین داستان‌ها را در این باره بنویسد. اغلب مخاطبانی که این رمان را می‌خوانند ماجراهای آن تا مدت‌ها در یاد و ذهن آن باقی می‌ماند. داستان لالی و گیتا به قدری خوب پرداخت و روایت شده است که مخاطب را زمان زیادی درگیر خودش می‌کند.

رمان «خالکوب آشویتس» نوشته هدر موریس بر مبنای داستانی واقعی نوشته شده است و روایتی از زندگی لالی سوکولوف که یکی از هزازان زندانی در اردوگاه آشویتس را روایت می‌کند که وظیفه خالکوبی شماره بر ساعد تازه‌واردان به اردوگاه به او سپرده شده است. گیتا نیز یکی از هزاران زندانی ایستاده در صف خالکوبی است که لالی در یک نگاه عاشق او می‌شود و زندگی هولناک این دو از این پس رنگ دیگری می‌گیرد.


در بخشی ازکتاب می‌خوانیم:
لالی سعی می‌کند سرش را بلند نکند. دستش را دراز می‌کند تا تکه کاغذی را که به او داده می‌شود، بگیرد. باید آن پنج شماره را روی ساعد دخترکی که کاغذ را در دست دارد خالکوبی کند. شماره دیگری هم آنجا هست، اما کم‌رنگ شده. سوزن را در ساعد چپ دخترک فرو می‌برد و یک ۳ روی آن حک می‌کند و تلاش می‌کند این کار را با ملایمت  انجام دهد. خون بیرون می زند، اما سوزن به قدر کافی فرو نرفته و لالی مجبور است دوباره  آن عدد را خالکوبی کند. دخترک از دردی که به او وارد می‌شود و لالی می‌داند چقدر شدید است، خم به ابرو نمی‌آورد. بهشون اخظر دادن نه حرف بزنن نه حرکتی انجام بدن. لالی خون را پاک می‌کند و جوهر سبزرنگ را روی زخم می‌مالد.
پپان آهسته می‌گوید بجنب
لالی دارد خیلی لفتش می‌دهد. خالکوبی مردها به کنار، آسیب رساندن به تن دختران جوان هولناک است. لالی یک لحظه سرش را بلند می‌کند و نگاهی سریع می‌اندازد، مردی با کت سفیدرنگ را می‌بیند که آرام صف دختران را بالا می‌آید. مرد هر از گاهی می‌ایستد و صورت و اندارم و زن‌ جوان وحشت‌زده‌ای را وارسی می‌کند. آخر سر هم به لالی می‌رسد. در حالی که لالی تا حد امکان دست دختر را با ملایمت نگه داشته است، مرد سفیدپوش صورت او را در دست می‌گیرد و با خشونت به این طرف و آن طرف می‌چرخاند. لالی به آن چشم‌های  وحشت‌زده نگاه می‌کند. لب‌های دخترک تکانی می‌خورد و آماده حرف‌زدن می‌شود. لالی دست دخترک را محکم فشار می‌دهد تا جلویش را بگیرد. دخترک به او نگاه می‌کند و لالی بدون صدا و فقط با حرکت لب‌ها به او می‌گوید: «هیس» مرد سفیدپوش صورت دخترک را رها می‌کند و می‌رود.

«خالکوب آشویتس» نوشته هدر موریس را نشر چترنگ در ۲۷۰ صفحه با قیمت ۳۳۵۰۰ تومان منتشر کرده است.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۲۰:۵۲ - ۱۳۹۷/۱۱/۲۵
    یک رمان تبلیغاتی با روایتی پر اشکال که چند ناشر هجوم برده‌اند برای انتشارش. ضعیف بود

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها