چهارشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۴
از کلیله‌ودمنه تا بوستان سعدی؛ حکایت‌های زیبا برای بچه‌های دانا

«حکایت‌های زیبا برای بچه‌های دانا» شامل 27حکایت از ادبیات کهن ایرانی برای نوجوانان است که مرتضی حاتمی آن‌ها را از متون قدیمی انتخاب و بازنویسی کرده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ادبیات کهن ایران‌زمین پر از داستان‌ها و حکایت‌های پندآموزی است که برای مردم مخصوصا نوجوانان بسیار سودمند و سرشار از آموزه‌های مفیدی است که علاوه بر آموزش مهارت‌های اخلاقی و اجتماعی به آن‌ها راه و رسم درست زیستن را نیز می‌آموزد.
 
«حکایت‌های زیبا برای بچه‌های دانا» شامل 27 حکایت از ادبیات کهن ایرانی برای نوجوانان است که مرتضی حاتمی آن‌ها را از متون کهنی شامل گلستان سعدی، بوستان، مثنوی، قابوس‌نامه، اسرار التوحید، کلیله و دمنه و مرزبان‌نامه انتخاب و بازنویسی کرده است.
 
حاتمی در مقدمه این کتاب به دلایلش برای پرداختن به حوزه بازنویسی متون کهن برای کودکان و نوجوانان می‌پردازد و یکی از آن دلایل را گرایشی که از زمان کودکی به متن‌های بازنویسی شده و لذتی که از آن‌ها برده عنوان می‌کند و می‌نویسد: «این حکایت‌ها و داستان‌ها پندهایی آموزنده و اخلاقی دارند، که هرکدام مفهوم و تجربه‌های تازه به شما می‌دهند. این حکایت‌ها بیشتر از صدها سال از عمرشان می‌گذرد و آدم‌های زیادی هم آن‌ها را خوانده و لذت برده‌اند، اما هیچ‌وقت کهنه نشده‌اند و همچنان رنگ و بویی تازه دارند و هرگز فراموش نمی‌شوند و در کشورهای دیگر به زبان‌های مختلف هم ترجمه شده‌اند. این حکایت‌ها بخشی از میراث و سرمایه ارزشمند و معنوی کشور عزیزمان هستند که ما باید در حفظ و نگهداری این حکایت‌ها و کتاب‌های قدیمی، کوشش و آن‌ها را به بچه‌ها و خواننده‌های دیگر معرفی کنیم.»
 
در این کتاب حکایت‌هایی مانند «پادشاه آهنگر، رسم جوانمردی، شیرزنی به نام سیده، نان‌هایی روی آب و پیرزن شجاع» از قابوس‌نامه، «شیری در طویله، موش مغرور، روستایی و گوسفند» از مثنوی معنوی، «طبلی پر از فریاد، گرگ طمعکار و عاقبت پلیکان بدجنس» از کلیله و دمنه، «کرکس مغرور و مرد خسیس» از بوستان سعدی، «فقیر ثروتمند و تقسیم روباهانه» از جوامع‌الحکایات، «خواب وحشتناک» از مرزبان‌نامه، «پیرمرد فقیر و پادشاه» از منطق‌الطیر و «حکایت‌نویس نباش» از اسرارالتوحید به چشم می‌خورد.
 
در یکی از این حکایت‌ها به نام «گرگ طمع‌کار» می‌خوانیم: «روزی روزگاری مردی شکارچی وسایل شکار را برداشت و وارد دشتی سرسبز شد. چند آهوی کوچک و بزرگ را از دور دید و خوشحال شد. تله‌اش را در میان علف‌های سبز و بلند گذاشت و خودش هم پشت صخره‌ای قایم شد. ساعتی انتظار کشید و چشم از تله بر نداشت تا اینکه آهویی کم‌حواس به دام افتاد. شکارچی با خوشحالی آهو را از دام بیرون آورد و دست و پایش را بست و روی شانه‌اش انداخت و تصمیم گرفت که آهو را به خانه ببرد. شکارچی درحالی‌که عرق از سر و رویش می‌چکید در راه گرازی با او روبه‌رو شد. گراز به او حمله کرد. شکارچی آهو را گوشه‌ای روی زمین گذاشت و به دفاع از خود تیری در کمانش گذاشت و به طرف گراز پرتاب کرد. تیر به پهلوی گراز خورد. اما گراز با دندان تیزش که شبیه عاج فیل بود، شکم شکارچی را پاره کرد. خون زیادی از بدن شکارچی بیرون ریخت و کسی هم نبود که به او کمک کند به همین خاطر بدنش کم کم سرد شد و شکارچی برای همیشه ساکت ماند.»
 
انتشارات آذین گستر، کتاب «حکایت‌های زیبا برای بچه‌های دانا» را با شمارگان هزار نسخه و قیمت 12هزارتومان منتشر کرده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها