خبرگزاری كتاب ايران (ايبنا)، «پل استر»، نويسنده آمريكايی كه با «سه گانه نيويوركی» به شهرت رسيد، به تازگی رمان جديدی با عنوان «مرد در تاريكی» را منتشر ساخته. استر با استفاده از سبك پيچيده خود و متافيكشن، در اين رمان به جنگ عراق و رابطه آن با زندگی خصوصی خانوادهای آمريكايی میپردازد كه از مخالفان اين جنگاند.
راوی داستان «بريل»، با آهنگی يكنواخت و ساكن حكايت اعضای خانوادهاش را تعريف میكند و ما میبينيم كه هركدام چگونه و تنها برای گذراندن زمان، خود را به كاری مشغول میكنند. بريل و نوهاش «كاتيا» فيلمهای قديمی را نقد میكنند (كاتيا مدرسه سينما را ترك كرده است).
دخترش «ميريام» سعی میكند كتابی بنويسد. شب، مشكل بزرگ بريل است، او از بیخوابی رنج میبرد و شبها برای سرگرم كردن خود داستانی میسازد كه در آن جنگ عراق در خاك آمريكا رخ میدهد: بعضی از مناطق اعلام استقلال كردهاند و امكاناتی مثل تلويزيون و اينترنت ديگر قابل دسترس نيستند. قهرمان داستان او مرد جوانی با نام «اوون بريك» است، دشمن بريك نيز مرديست به نام «فريسك».
روايت استر مرتبا بين داستان «بريك» و افكار شخصی «بريل» در حركت است. اولين باری كه با بريك برخورد می كنيم او در چاه عميقی گير كرده و خودش هم نمیداند چهطور در آنجا افتاده است. بريك سر انجام نجات پيدا میكند و میفهمد كه دنيای پيرامونش در اثر جنگ نابود شده و هيچ شباهتی به آمريكايی كه به ياد میآورد ندارد. علاوه بر اين او ماموريت می يابد تا فردی كاملا ناشناس را ترور كند.
«بريل»، «بريك»، «فريسك»، تاريكی، متافيكشن و سبكی زيبا و پيچيده چيزهايی هستند كه «پل استر» در اين رمان ارايه میدهد.
داستان «بريك» باعث ايجاد تعليق در روايت كلی رمان شدهاست. او دركی از شرايط خود ندارد و دشمنانش نيز اهميتی به اين موضوع نمیدهند. «بريك» يا بايد به دستوراتی كه به او داده میشود عمل كند و يا بايد در انتظار مجازات باشد. دنيای جديدی كه او با آن آشنا شده آشفته و پر هرج و مرج است و بريك نمی داند كه در اين ميان كدام گروه بر حق است و كدام گروه نه. او در تاريكی رها شده تا بين قتل و خودكشی يكی را انتخاب كند.
روايتی كه در ميان لايههای مختلف گمگشتگی شكل میگيرد چيز جديدی در سبك استر نيست، در واقع او در اين نوع روايت متخصص است. معمولا در داستانهای استر مرد جوانی را داريم كه احساس گمگشتگی كرده و در اين وضعيت نگاه جديدی به جهان را به خواننده عرضه میكند. اما در اين داستان كسی كه احساس گمگشتگی میكند پيرمردیست كه نگاهش به دنيا نه تنها تازه نيست بلكه بسيار هم خسته و فرسوده است.
هركاری كه «آگوست بريل» در گذشته انجام داده باشد (كه به نظر میآيد بی بند و باری و خيانت از مهمترين آنها باشند) اكنون و در هفتاد و سه سالگیاش مسير ديگری را برگزيده است. او با دختر و نوهاش صبورانه و با مهربانی رفتار می كند و آنها نيز او را دوست دارند. بريل بهخاطر اشتباهاتی كه در ازدواجش انجام داده متاسف است، همسرش از دنيا رفته و او از مرگ همسرش ناراحت است، اما اكنون بريل اصلاح شده و بهای اشتباهاتش را پرداخته است. به نظر میآيد تنها مشكل حال حاضر او بیخوابی و ناتوانیاش در كمك به دختر و نوهاش برای گذر از بحران باشد.
استر از نخستين پاراگراف داستان آهنگی مرثيهوار و ريتمی پرصدا ايجاد میكند كه تا پايان داستان و حتی در روايت شيطانی «اوون بريك» نيز تغييری در آن ايجاد نمی شود.
بريك جوان و فعال است و بر خلاف ساير شخصيتهای داستان هدفی را نيز دنبال میكند كه همان نجات خودش است.
يكی از موتيفهای هوشمندانه رمان فردیست كه بريك ماموريت ترور او را برعهده دارد، و آن فرد كسی نيست جز «آگوست بريل»! به محض اينكه استر اين پيچش را وارد داستان میكند، اين دو روايت به طرز جالبی به هم مربوط میشوند، اما «بريك» مرتكب رابطه نامشروعی شده و خالق او «بريل» وی را از بين میبرد.
شب ادامه پيدا میكند و بريل صدای آرامی را بر در اتاقش میشنود: كاتيا هم بيدار است و آمده تا با او گپ بزند. او می خواهد بداند ازدواج بريل چهطور بوده. با وجود توضيحات پر طول و درازی كه بريل میدهد به نظر میآيد كه تنها خلاصهای از زندگیاش را تعريف میكند. چيزی كه در اينجا اهميت دارد رازی است كه كاتيا آن را مخفی كرده و خواننده نيز از آن بیخبر است. اين راز مربوط به رابطهای دراماتيك و وحشتناكی بين خانواده بريل و جنگ نامشروع عراق است كه هيچ كدام از اين سه نفر آن را تاييد نمیكنند.
اما بقيه رمان كجاست؟ آشكار شدن راز كاتيا تنها به گفتن يك جمله كليدی محدود میشود. اين راز میتوانست باعث تغيير بزرگی در زندگی افراد خانواده شود اما تنها عكسالعمل بريك اين است كه كه فكر می كند خوب است ماشين كمپری اجاره كرده و به مسافرت برود. كاری كه شايد خوانندهها انتظار آن را داشته باشند اين است كه بريل از جا برخواسته و بقيه روز را به شب برساند. رمان 180 صفحه است و با توجه به سنگينی نگرانیهای بريك به نظر میآيد كه می شد 100 صفحه ديگر هم به آن اضافه كرد.
بزرگترين اشكال داستان اين است كه تمامی مشكلات غامضی كه تصوير شدهاند همانقدر كه در داستان غير قابل حل به نظر میآيند در دنيای واقعی هم به سختی امكان برطرف كردنشان وجود دارد.
در «مرد در تاريكی» ما شاهد فضای جالبی درباره نقاط اشتراك زندگی خصوصی مردم و سياست هستيم. خانواده بريل روی هم رفته انسانهای خوبی هستند و به نظر میآيد كه خطر معنوی و جسمی بزرگی متوجه آنها نيست. ما وقتی استر «اوون بريك» را میكشد و داستان «آگوست بريل» را با طلوع خورشيد به پايان میرساند از درگير شدن با مشكلاتی كه مطرح كرده خودداری میكند.
منبع: لس آنجلس تايمز
مترجم: سفانه محقق نيشابوری
نظر شما