به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کارآفرینی سازمانی یا شرکتی اصطلاحی است که برای توصیف رفتار کارآفرینانه درون سازمان‌های تأسیس شده با اندازه کوچک متوسط یا بزرگ مورد استفاده قرار می‌گیرد. کارآفرینی سازمانی یک چارچوب در تسهیل تغییرات پیوسته و ابتکارات در سازمان‌های ثابت را ارائه می‌دهد. این روش یک طرح اولیه برای رقابت مؤثر با واقعیات رقابتی جدید را فراهم می‌آورد. کارآفرینی سازمانی موجب تقویت استراتژی، فرهنگ، ساختار، سیستم‌های نظارت، پاداش و روش‌های مدیریت منابع انسانی شرکت می‌شود.
 
چارچوب کارآفرینی سازمان هدف و فلسفه وجودی سازمان را حول یک نارضایتی سازنده و سالم شکل می‌دهد و شرکت را فراتر از محصولات و خدمات فعلی‌اش، به سمت تأثیرگذاری به جای پیروی و بازتعریف فرضیات سنتی بازار در مورد قیمت و عملکرد محصولات در ذهن مشتریان، سوق می‌دهد. هدف اصلی کتاب «کارآفرینی سازمانی» پاسخ به این پرسش است که برای تبدیل یک سازمان غیرکارآفرین به یک سازمان کاملاً کارآفرین چه چیزی نیاز است؟
 
فصول تشکیل‌دهنده این اثر عبارتند از «ضرورت کارآفرینی در سازمان‌های تأسیس‌شده»، «تفاوت کارآفرینی سازمانی در سازمان‌های مختلف/ چگونگی تفاوت کارآفرینی سازمان‌ها»، «اتخاذ جهت‌گیری کارآفرینانه در یک سازمان»، «گونه‌های اجرایی کارآفرینی سازمانی»، «کارآفرینی در سازمان‌های غیرانتفاعی و دولتی»، «استراتژی سازمان و کارآفرینی سازمانی»، «ساختاردهی یک شرکت برای کارآفرینی»، «عامل نیروی انسانی پرورش خلاقیت درون‌سازمان‌ها»، «عامل نیروی انسانی مدیریت منابع انسانی»، «طراحی سیستم‌های کنترلی کارآفرینانه»، «رهبری در سازمان‌ کارآفرین»، «کارکنان سازمان علیه کارآفرینی سازمانی»، «ارزیابی عملکرد کارآفرینانه» و «ثبات شرکت کارآفرین در قرن بیست و یکم».
 
«چرا شرکت‌ها مسیر کارآفرینانه خود را گم می‌کنند: چرخه حیات سازمانی»، «واقعیت‌های کارآفرینی: درک فرآیندی از کارآفرینی»، «کارآفرینی در سازمان‌ها چگونه تفاوت دارد»، «تمایزات مهم کارآفرینی سازمانی نسبت به اشکال دیگر کارآفرینی»، «پیامد تفاوت کارآفرین سازمانی و مستقل نوپا»، «دانسته‌ها و نادانسته‌ها نسبت به توان کارآفرینی یک سازمان» و «شیوه‌های کارآفرینی راهبردی» از دیگر مطالب مندرج در این اثر به شمار می‌آیند.
 
در بخشی از این اثر مؤلف به اهمیت و ضرورت کارآفرینی در شرکت‌ها پرداخته است؛ در این بخش می‌خوانیم: «در طول مراحل چرخه حیات، مدیران به‌طور فزاینده‌ای در تولید، اجرا و ادغام به مهارت دست می‌یابند. در غیر این صورت شرکت نمی‌تواند به اندازه مورد نظر خود دست یافته و رنگ موفقیت را ببیند. در تمامی این مدت مدیران در کسب مهارت برای کارآفرینی و توسعه کارآفرینی در سازمان عاجز می‌مانند. آن‌ها در یک وضعیت منفعل و صرفاً واکنشی به تغییرات فعالیت کرده، به دنبال پاسخگویی به بسیاری از تغییرات کارآفرینی در محیط‌ خارجی سازمان هستند، اما نسبت ضرورت تزریق خون جدید با فعالیت‌های نوآورانه و روش‌های برافروختن شعله‌های کارآفرینی درون سازمان درک درستی ندارند. این نقش کارآفرینی مدیریت است که در غلبه بر تغییرات به وجود آمده در سازمان‌ها در قرن بیست و یکم بسیار حیاتی به نظر می‌رسد...»

«کارآفرینی دارای دو بعد رفتاری و نگرشی است. به این معنی که راهی برای اندیشه و عمل است. به عنوان یک ایده و یا روش تفکر، مدیران کارآفرین بر شناسایی فرصت‌ها تمرکز کرده، نارضایتی نسبت به روش‌هایی موجود را به تصویر می‌کشند، دارای حس امید بوده، برآینده و چگونگی آن تأکید داشته و تغییرات را می‌پذیرند. از نظر رفتاری کارآفرین یک مبتکر بوده که ریسک‌های محاسبه‌شده را پذیرفته و در خودگردان‌سازی و افزایش منابع تبحر دارد. مهارت‌های پارتیزانی در غلبه بر موانع و دست‌یابی به بهترین‌ها به واسطه کمترین امکانات را داشته و همواره به دنبال یک نگرش است.» این جملات برگرفته از کتاب «کارآفرینی سازمانی» است.
 
نخستین چاپ کتاب «کارآفرینی سازمان» اثر «کوراتکو، موریس و کوین» با ترجمه مشترک علی داوری، آرش رادمهر و محمدرضا تولایی، با شمارگان 1000 نسخه، در 503 صفحه، به بهای 350 هزار ریال از سوی شرکت چاپ و نشر بازرگانی راهی بازار نشر شده است.