سه‌شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۸
«بانکداری اجتماعی»؛ کتابی که به مبارزه با فقر می‌پردازد/ گامی راهگشا به سوی توسعه پایدار شهری و نجات محیط‌زیست

بانکداری اجتماعی می‌تواند در شهرها به مبارزه با فقر برخیزد و به نجات محیط‌زیست بیندیشد. همچنین در بحث توانمند‌سازی فقرای شهری و با تکیه بر وام‌های خرد می‌تواند بسیار راهگشا باشد. بانکداری اجتماعی و اقتصاد شهری، به طرق مختلف در هم تنیده‌اند که در کتاب «بانکداری اجتماعی» تلاش شده است که این پیوندها به بحث و بررسی گذاشته شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) کتاب «بانکداری اجتماعی» با عنوان فرعی نگاهی به اقتصاد شهری و آموزش منابع انسانی به همت دکتر حسین محمدپور زرندی و سید محسن طباطبایی مزدآبادی و تحت نظر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران منتشر شده است.

در معرفی محتوای این کتاب باید گفت، دهه‌های پایانی قرن گذشته میلادی، برابر با یک تغییر پارادایم در علوم اجتماعی، اقتصادی و انسانی بود. از اوایل دهه 70 نگاه سوداگرانه و منفعت‌طلبانه در تمامی عرصه‌ها با مشکلات و معضلات بسیاری رو‌به‌رو شد و روند توسعه جوامع، ابهامات زیادی را نشان می‌داد. در اثر این مشکلات و مسائل، لزوم محوریت یافتن انسان و به‌ویژه محیط‌‌زیست، بیش از پیش خود را آشکار می‌ساخت.

در چنین فضایی، مفهوم توسعه پایدار، پا گرفت و بارور شد؛ توسعه‌ای که ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی را در برمی‌گیرد و نیازهای فعلی و نیاز نسل‌های آتی را هم‌زمان در نظر دارد. توسعه پایدار که همانا ارکان آن، جامعه و محیط‌‌زیست است به‌صورت یک گفتمان غالب، از آن زمان تاکنون، ساختار بیشتر علوم را درنوردیده و خود را نهادینه کرده است.

یکی از عرصه‌هایی که در اثر نقص‌های نظام سرمایه‌داری سوداگر با مشکلات و بحران‌های جدی مواجه شده بود بانکداری و به‌طور کلی بازار پولی و مالی بود. بحران‌های ادواری که گاه و بی‌گاه دامن اقتصاد سرمایه داری را می‌گرفت حاکی از آن بود که این حوزه نیز نیازمند یک بازنگری در مبانی و اصول خود است.

بحران اقتصادی 2007 تا 2010 که ابتدا از بخش مسکن آمریکا شروع شد و سپس بیشتر غرب را در برگرفت و برخی، بعد از جنگ دوم جهانی، آن را مخرب‌ترین واقعه دنیا نام گذارده‌اند فرصت مناسبی بود که بانک‌ها نیز به پاردایم‌های نوینی که مردم و به‌ویژه اقشار کم‌درآمدتر و محیط‌‌زیست انسان را نیز در محاسباتشان لحاظ می‌کنند، روی آورند. در بطن چنین ماجرایی بود که بانکداری اجتماعی که نام‌های تقریباً مشابهی مانند بانکداری اخلاقی بانکداری باوجدان، بانکداری توسعه پایدار و مانند آن نیز دارد، ظهور کند هرچند که قبلاً از بحران مذکور نیز ردپایی از این‌گونه بانکداری دیده می‌شود.

بانکداری اجتماعی می‌کوشد که به خلق جهانی پایدار کمک کند و سطح آگاهی مردم را افزایش ‌دهد؛ بنابراین مشتریان دانا، سرمایه‌گذاران باخرد، بازرگانان روشنفکر، سازمان‌های غیرانتفاعی و مؤسسه‌های پیشتاز در جهان، همگی یک مثلث زیربنایی؛ یعنی مردم، محیط‌زیست و مزیت را تشکیل می‌دهند تا با فقر، بی‌عدالتی، جنگ، بیماری، بی‌سوادی و نابرابری، مقابله کنند این‌ها مواردی هستند که در اهداف توسعه هزاره که در سال 2000 تدوین شدند به عنوان نقشه‌راه بشر در قرن 21 نیز قرار دارند؛ بنابراین بانکداری اجتماعی، مجالی برای تحقق اهداف متعالی توسعه هزاره نیز هست.

اما بانکداری اجتماعی برای جامه‌عمل پوشاندن به اهداف خود که برخی آنها را بلندپروازانه می‌دانند، نیازمند سازوکارهای دقیق و استراتژی‌های راهبردی است. در ادبیات کنونی بانکداری اجتماعی، تنها به ذکر تاریخچه، سنخ‌شناسی، اهداف، اقدامات و آینده این نوع بانکداری اشاره شده است و با توجه به نو بودن مفهوم آن، هنوز ارتباط آن با سایر حوزه‌ها و تخصص‌های علمی، تبیین نشده است و این هدفی است که کتاب حاضر در پی آن بوده است.

در جهانی که تکنولوژی‌های نوظهور ما را احاطه کرده‌اند، تار عنکبوت اینترنت هرچه گسترده‌تر تنیده شده است و فناوری‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی در اعماق زندگی بشر رسوخ کرده‌اند، بانکداری اجتماعی چگونه باید خود را با این واقعیات جدید وفق دهد و از آنها استفاده کند. برای پاسخ به این مسئله، فصلی از کتاب حاضر، به بررسی بانکداری اجتماعی و رسانه‌های اجتماعی پرداخته است.

در جهان رقابتی امروز، بانک‌ها نیز مانند سایر بخش‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، برای آنکه از قافله عقب نمانند، روی رسانه‌های اجتماعی؛ از جمله شبکه‌های اجتماعی، تمرکز کرده‌اند. آنها از این طریق، نیازهای مشتریان خود را می‌شناسند، از آنها نظرخواهی می‌کنند و بر این مبنا، به برنامه‌ریزی، مبادرت می‌ورزند. یکی از اضلاع اصلی بانکداری اجتماعی، مردم هستند؛ از این‌رو، به فعالیت در فضای رسانه‌های اجتماعی، اذعان دارد و بر آن اصرار می‌ورزد.

یکی دیگر از حوزه‌هایی که بانکداری اجتماعی می‌تواند در آن، ابتکار عمل را در دست بگیرد و به ایفای نقش بپردازد، اقتصاد شهری است. اقتصاد شهری نوین، دغدغه تأمین مالی پایدار شهری را دارد و از آسیب‌های تأمین مالی به روش‌های ناپایدار که منشاء بسیاری از مسائل و معضلات در شهرها است، آگاهی دارد. همچنین فقر و نابرابری شهری و حاشیه‌نشینی و راهکارهای مقابله با آنها در کانون مباحث اقتصاد شهری قرار دارد. آلودگی‌های زیست‌محیطی و بحران‌های انرژی و آلاینده‌های شهری، از دیگر محورهای اقتصاد شهری هستند که همگی به نوعی دغدغه بانکداری اجتماعی هستند؛ بنابراین بانکداری اجتماعی می‌تواند در شهرها به مبارزه با فقر برخیزد و به نجات محیط‌زیست بیندیشد.

بانکداری اجتماعی می‌تواند در بحث توانمند‌سازی فقرای شهری و با تکیه بر وام‌های خرد، بسیار راهگشا باشد و نیز در زمینه تأمین مالی، به همکاری با پروژه‌ها و طرح‌هایی بپردازد که پیوست زیست‌محیطی دارند و الزامات توسعه پایدار را رعایت کرده‌اند. بنابراین بانکداری اجتماعی و اقتصاد شهری، به طرق مختلف در هم تنیده‌اند که در این کتاب تلاش شده است که این پیوندها به بحث و بررسی گذاشته شود.

یکی دیگر از موضوعاتی که این کتاب، به گونه‌ای نوآورانه به آن پرداخته، موضوع آموزش و ارتباط آن با بانکداری اجتماعی است. در این باب، موضوعاتی همچون آموزش نیروی انسانی، آموزش شهروندی و آموزش زیست‌محیطی، در محوریت قرار گرفته و بر آن بوده‌ایم که نشان دهیم بانکداری اجتماعی، چه الزامات و ظرفیت‌هایی در عرصه آموزش دارد و چگونه می‌تواند از طریق آموزش - چه در بُعد شهروندی چه آموزش مشتریان و چه آموزش‌های زیست‌محیطی- به نهادینه کردن خود و به طور کلی توسعه پایدار، یاری رساند. بنابراین اگر بانکداری اجتماعی، سه محور اجتماع، محیط‌زیست و کسب سود را توامان در نظر می‌گیرد باید در زمینه آموزش در هرکدام از محورهای فوق، پیشگام باشد و اهداف خود را از طریق آموزش، پیگیری کند.

یکی از موضوعاتی که در تمامی علوم به‌‌ویژه در علوم انسانی در کشور ما بر آن تأکید می‌شود مسأله بومی کردن آنها و امکان‌سنجی و ظرفیت‌سنجی آنها با توجه به شرایط و امکانات و باید و نبایدهاست. در زمینه بانکداری اجتماعی نیز با توجه به آنکه خاستگاه آن غرب است و در پاسخ به بحران‌های قلمروی جغرافیایی غرب ظهور کرده است، لزوم تطبیق آن با شرایط کشور، پر اهمیت جلوه می‌کند.

در این راستا، فصل پایانی این کتاب به بررسی این امر پرداخته که در قوانین و مقررات کلان کشور؛ اعم از سند چشم‌انداز، برنامه‌های توسعه، سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی و همچنین قوانین و مقررات پولی و بانکی کشور، چه ظرفیت و پتانسیلی برای بانکداری اجتماعی دیده شده است. شواهد نشان می‌دهد که در اسناد بالادستی کشور، ظرفیت بالایی برای بانکداری اجتماعی وجود دارد و بانکداری اجتماعی می‌تواند زمینه‌ساز تحقق بسیاری از اصول و مبانی اسناد فرادست باشد.

کتاب «بانکداری اجتماعی» با عنوان فرعی نگاهی به اقتصاد شهری و آموزش منابع انسانی نوشته حسین محمدپور زرندی و سید محسن طباطبایی مزدآبادی با شمارگان هزار نسخه در 231 صفحه به بهای 15 هزار تومان از سوی انتشارات دانشگاه خوارزمی منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها