جمعه ۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۲
لئون مکفای درباره «شرق‌شناسی» کتاب نوشت

کتاب «شرق‌شناسی» تالیف لئون مکفای با ترجمه مسعود فرهمندفر ضمن ارائه تعریفی جامع از واژه شرق‌شناسی، به تحلیل این پدیده و چگونگی پیدایش مطالعات شرق‌شناسی در کشورهای مختلف و بیان نظریات دانشمندان این حوزه می‌پردازد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) «شرق‌شناسی» نوشته لئون مکفای دربردارنده 9 فصل با عناوین «مقدمه - شرق‌شناسی در بحران»، «ظهور شرق‌شناسی»، «مجادله شرق‌شناسی - انگلیسیسم»، «شرق‌شناسی در هنر»، «حمله به شرق‌شناسی»، «واکنش‌ها به نقد شرق‌شناسی»، «مورد پژوهی‌ها»، «خروج از شرق‌شناسی - بازاندیشی در شرق‌شناسی» و «مساله حقیقت، تعریف و معنا» است.

«معنای واژه شرق‌شناسی، بنابر فرهنگ آکسفورد، کمابیش تا دوران استعمارزدایی، یعنی پس از اتمام جنگ جهانی دوم (45-1939)، تغییری نکرد. پس از آن، با گذشت تقریبا 20 سال، علاوه بر معنای کار شرق‌شناس و سبک و کیفیت خاص ملت‌های شرقی، معنای نهادی رسمی را نیز به خود گرفت؛ نهادی که برای رسیدگی به امور شرق طرح‌ریزی شده بود. دیگر واژه شرق‌شناسی معناهای ضمنی بسیاری داشت: نگاه جانبدارانه به اسلام؛ ابزاری در دست امپریالیسم غربی، سبکی از اندیشه بر مبنای تفاوت هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی غرب و شرق؛ و حتی نوعی ایدئولوژی که سلطه بر سیاهان، عرب‌های فلسطینی، زنان و بسیاری دیگر از گروه‌ها و انسان‌های محروم را توجیه می‌کرد.» (صفحه 10)

این بخشی از تعریفی است که در فصل نخست از واژه شرق‌شناسی ارائه می‌شود. مکفای در این فصل سیر تغییر معنای این واژه و دیدگاه‌های معارض با آن را بیان می‌کند.

فصل دوم  به ظهور مطالعات عرب و هندی در انگلیس، پیدایش مطالعات شرق در فرانسه، آلمان و دیگر نقاط اروپا می‌پردازد. همچنین ریشه‌های غرض‌ورزی اروپائیان نسبت به اسلام و تقابل شرق‌شناسی و استعمارگری را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد.

بحثی که همواره بین پژوهشگران و محققان این حوزه وجود داشته و دارد، رابطه شرق‌شناسی و استعمارگری است. براساس مندرجات کتاب، در قرن‌های هفدهم، هجدهم و نوزدهم میلادی ارتباط تنگاتنگ و عمیقی میان شرق‌شناسی و گسترش تجارت اروپایی و درنهایت میان امپریالیسم و استعمارگری وجود داشته است.

فصل بعدی کتاب به مجادله شرق‌شناسی می‌پردازد. در اوایل قرن نوزدهم میلادی، گروهی از نخبگان شرق‌شناسی برای خدمت در کمپانی هند شرقی اعلام آمادگی کردند و به دنبال حضورشان در این کمپانی نقش تعیین کننده‌ای در شکل‌دهی سیاست‌های فرهنگی و آموزشی کمپانی ایفا کردند. (صفحه 58) و این آغاز اختلافات و تعارضات میان شرق‌شناسان و کشورهای مورد مطالعه آنها بود.

فصل چهارم ارتباط و پیوند شرق‌شناسی با هنر را مورد بررسی قرار می‌دهد و براین نکته تاکید می‌کند که؛ «بیشتر هنرمندانی که در قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم به خاور نزدیک سفر کردند (مثل اکثر نقاشان) و به نوعی با شرق‌شناسی در ارتباط بودند، ضرورتا کارگزار امپراتوری نبودند؛ درضمن قصدشان تحقیر مردمان و فرهنگ های خاور نزدیک نبود، بلکه تقریبا همه آنها به نحوی می‌کوشیدند تا شکوه آنها را جلوه دهند.» (صفحه 67)
 
به عقیده نویسنده، شرق‌شناسی در هنر، به ارائه تصویری کلیشه‌ای از سرزمین‌های اسلامی خاور نزدیک در قرن نوزدهم کمک کرده است و این تصاویر کلیشه‌ای در شکل‌دهی به برداشت اروپاییان از این منطقه نقش داشتند و در نهایت نیز راه را برای پیش‌روی امپریالیسم هموار کردند.
 
فصل پنجم دو مقاله و دو کتاب مورد بررسی و تحلیل قرار می‌دهد؛ مقاله «شرق‌شناسی در بحران» نوشته عبدالملک و «شرق‌شناسان انگلیسی‌زبان» تالیف عبداللطیف الطیباوی، کتاب «شرق‌شناسی: برداشت‌های غربی از شرق» ادوارد سعید و «مارکس و پایان شرق‌شناسی» برایان اس. ترنر.

در فصل بعدی، نقدهای صورت گرفته از شرق‌شناسی در آثار عبدالملک، الطیباوی، ادوارد سعید و ترنر که در سال‌های 1960 و 1970 واکنش‌های متفاوتی را در پی داشت، بررسی می‌شوند.

در بخشی از بررسی واکنش‌های منتقدان به کتاب سعید می‌خوانیم: «انتظار می‌رفت که شرق‌شناسان حرفه‌ای نظریه سعید را بی‌درنگ رد کنند، و روشنفکران و پژوهشگران جهان سوم، به خصوص آنهایی که از ظلم استعمار انگلیس و فرانسه رنج برده بودند، بی‌درنگ آن را بپذیرند. اما همیشه آنچه انتظار می‌رود رخ نمی‌دهد. برنارد لوییس (شرق‌شناس معروف و استاد مطالعات خاور نزدیک در دانشگاه پرینستن، امریکا) نظریه سعید را بی درنگ رد کرد، در حالی که رنالد ایندن (هندشناس) آن را تایید کرد. ارنست‌جی. ویلسون (پژوهشگر تیره‌پوست امریکایی) نقش انسان شرقی در آسیا را همانند انسان تیره‌پوست در امریکا دانست و به این نکته اشاره کرد که هردوی آنها در حکم «دیگریِ» انسان سفیدپوست به حساب می‌آیند. این درحالی است که جلال العزم، نویسنده و فیلسوف عرب، رویکرد علم ستیز سعید را محکوم می‌کند.»

«تاریخ، نظریه و هنر»،‌ «روشنگری شرقی»، «شرق‌شناسی ژرف»، «داستان‌های امپراتوری»، «کیپلینگ و شرق‌شناسی»، «تصور هند»، «شرق‌شناسی اسکاتلندی»، «شرق‌شناسی و دین» و «شرق‌شناسی الجزایر» عناوین مقاله‌ها و کتاب‌هایی را تشکیل می‌دهند که در فصل هفتم مورد تحلیل قرار می‌گیرند. در هر بخش از این فصل ضمن معرفی مقاله و یا کتاب، نظریه نویسنده نیز بررسی می‌شود.
 
فصل هشتم کتاب نگاهی به مقاله «بازنگری در شرق‌شناسی» دارد. «از نظر سعید، بازنگری در شرق‌شناسی و دیگر موضوعات مرتبط، همچون سلطه جنس مذکر و مردسالاری در جوامع بزرگ، نوعی تمایل به پیکربندی عدم تقارن جنسی، نژادی و سیاسی نهفته در جریان غالب در فرهنگ مدرن غرب را به وجود آورده است که پیام‌آوران و حامیان آن به ترتیب فمنیست‌ها، پژوهشگران مطالعات سیاهان و فعالان ضد امپریالیسم بوده‌اند.»

فصل پایانی کتاب نیز به نتیجه‌گیری و جمع‌بندی اختصاص یافته است.

چاپ نخست کتاب «شرق‌شناسی» نوشته لئون مکفای با ترجمه مسعود فرهمندفر در 236 صفحه با شمارگان یک‌هزار نسخه و بهای 10 هزار و 500 تومان از سوی انتشارات روایت نو روانه بازار کتاب شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها