جمعه ۲۷ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۰
سردرگم کردن مخاطب به اسم طنز!

شعرهای کتاب «ایران مال من است» سروده شهرام گراوندی شبیه شعرهای دهه هفتاد است. هر سطر معنای خاصی را به ذهن مخاطب متبادر می‌کند. شاعر چنین سطرهایی معمولاً شعرهایی می‌نویسد که در آن‌ها موضوعات قدیم و جدید به بازی گرفته شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، شعر طنز فارسی با ادبیات کلاسیک، غزل، رباعی، دوبیتی و ترانه و قصیده چندان پا نگرفت. در دهه هفتاد شعر فارسی با شاعرانی چون مهرداد فلاح، علی عبدالرضایی، رزا جلالی و دیگران فصل تازه‌ای از شعر طنز فارسی را رقم زد.

کارهای رزا جمالی با مجموعه شعر «این مرده سیب نیست یا خیار است یا گلابی» و علی عبدالرضایی با مجموعه شعر «پاریس در رنو» جزو سردمداران شعر طنز در این دهه بودند. شعر این عده به اصطلاح پست مدرن بود و هر سطر معنایی جداگانه را به ذهن متبادر می‌کرد. تاریخچه ادب فارسی نشان می‌دهد که شعر طنز تا پیش از ظهور شاعران معاصر کمتر مورد توجه کلاسیک سرایان قرار داشت. در واقع غیر از چند شاعر مانند سوزنی سمرقندی، عبید زاکانی، شیخ اجل سعدی و میان متأخرین ایرج میرزا، کمتر شاعرانی را شاهد بوده‌ایم که به شعر طنز روی آورند.

شعرهای شهرام گراوندی شبیه شعرهای دهه هفتاد است. هر سطر معنای خاصی را به ذهن مخاطب متبادر می‌کند که چندان ربطی به سطر قبل و بعد ندارد. شاعران چنین سطرهایی معمولاً راه خود را از ابتدا انتخاب کرده‌اند و شعرهایی می‌نویسند که در آن‌ها موضوعات قدیم و جدید را(موضوعات کلاسیک و نو در شعر) به بازی می‌گیرند و در هم می‌تنند و کلافی می‌سازند و آن‌را بدون هیچ رودربایستی تقدیم مخاطب می‌کنند.

در شعر صفحه 75 کتاب «ایران مال من است» همین در هم ریختگی و گسست موضوعی را می‌بینیم تا شاید خواننده کمی لبخند بزند و حالش عوض شود:
«باد می‌آید
ماه، آشفته
ابر در بلوغ تر خود، خفته
-فیل و زرافه
به هم پیچیده!
سده سوم هجری قمری است

شب اول ماه آخر سال آخر دهه اول

لامپ پستوی خانه فردوسی
ریخته، سوخته، پژمرده
دختر بابا
عشوه می‌ریزد، می‌ریخته، می‌ریزد
پای pc!

-:شماره بدم؟!
ندم؟!
عکس؟!
Ignore؟!
Delite؟!
چی؟!...»

تا همین جای شعر اگر غلط املایی delite را به جای شکل صحیح آن یعنی delete نادیده بگیریم، شعر بد آغاز نشده است. اما در ادامه گسست معنایی آن قدر زیاد است که شعر حتی در هر سطر هم معنای ویژه‌ای ندارد. اگر بخواهیم به هر قیمت خواننده را بخندانیم شاید بتوان گفت راه‌های متعددی وجود دارد که تنها یکی از آن‌ها نوشتن به این شیوه است. البته این ایراد نه تنها به شعر گراوندی که به شعر همه شاعران طنز پرداز مدرن دهه هفتاد و بعد از آن بازمی‌گردد.

این شاعران بیهوده موضوع را پیچیده می‌کنند یا بهتر بگوییم اصلاً موضوعی را مطرح نمی‌کنند و با غامض گویی کار خواننده را سخت و دشوار می‌کنند؛ به گونه‌ای که فهم درست شعر دور از دسترس و امری ناشدنی می‌شود. در ادامه همین شعر می‌خوانیم:
«و من در حیرتم
وقتی ادیسون
یک آمیب نشده،
چگونه می‌نویسد برای فردوسی؟!
چرا دشت،
پس چرا
سراسر دشت ارغوانی نیست؟!

رستم از زابل و
تهمینه از آبادان
زیر کرسی گرم خانه
پای به هم می‌سابند،
دختر بابا
از شمارگان طلا
واسه بچه تهرون
افه می‌آد
پسر کم می‌آورد
خلاص!»

شعر به عبارتی معما نیست. معنی و مفهوم یک شعر باید با ساده‌ترین کلمات و رساترین واژه‌ها به مخاطب القا شود. اما برخی از شعرهای دهه هفتاد و شعرهایی از جنس شعرهای گراوندی به معما شبیه‌اند. معمایی که برای حلش مخاطب دچار سرگشتگی بیهوده می شود.
 
در ادامه همین شعر می‌خوانیم:
«توی توس
ایرانسل
هنوز آنتن نمی‌دهد
بی خود است خطی
که علی الحساب
آقای جهانگشا
صله داده، بخشیده، لطف کرده.»

و اما این شعر با همان معمای همیشگی پایان می‌پذیرد. در شعر دیگر این کتاب با عنوان «باغ ملک» آن‌قدر با واژه‌های محلی جنوبی و مهجور روبه‌رو هستیم که خود شعر به نوعی گم شده است. مهم‌ترین نکته در این شعرها که گرچه شاید به نوعی طنزی پنهان را با خود به همراه داشته باشد، سردرگم کردن مخاطب است و همان‌طور که گفته شد صرفاً مختص شعرهای شاعر «ایران مال من است» نمی‌شود و جریانی را شامل می‌شود که از دهه هفتاد در شعر ایران نضج گرفته است.

مجموعه شعر «ایران مال من است» با شمارگان هزار و 100 نسخه و با قیمت چهار هزار تومان امسال(1392) از سوی انتشارات نصیرا به چاپ رسیده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها